از دیرباز مسئله مالکیت آب و زمین و شیوه نگهداری و بهره برداری از آن، با روش های مختلفی مدیریت می شده است. کسانی مالکیت و کسان دیگری مسئله کشت و زرع را بر عهده داشته اند. انواع روش های موجود و رایج میان اهالی روستاها بیانگر این مسئله است که همچنان راه حل مناسب و قابل قبولی برای آن یافت نشده است و گواه آن زمین ها و منابع فراوان و بلا استفاده، بی بازده یا کم بازده در روستاهای کشور است.
متاسفانه مالکان از نحوه اداره زمین و آب متعلق به خود ثمری نمی گیرند یا به دلیل محدودیت نیروی کار و منابع سرمایه ای امکان بهره برداری گسترده از همه منابع خود را ندارند. از سوی دیگر کشاورزانی وجود دارند که به دلیل فقدان منابع مالی و سرمایه ای، همواره ناچار بوده اند روی آب و زمین دیگران و به شکلی مختصر و اندک فعالیتی را در حد گذران زندگی خود داشته باشند.
نتیجه این امر، شکل نگرفتن تولیدات انبوه کشاورزی است و وجود خرده تولیدات متنوع در روستاها که بازدهی مناسبی برای اهالی روستا ندارد. از همین رو خرده مالکیت، خرده تولید و تنوع محصول اجازه شکل گیری زنجیره های اقتصادی قدرتمند در بستر روستا را از بین برده است.
تعاونی کشاورزی نادهی، تلاشی برای پاسخ به این مسئله است که چگونه می شود با تجمیع توان کشاورزان در یک شرکت و مدیریت متمرکز تعداد زیادی از خرده زمین ها، تولید یک پارچه و حجیم یک محصول مشخص، امکان سوددهی و درآمد مناسب در روستاها را فراهم کرد.
به عبارت دیگر این تعاونی با انعقاد قرارداد با مالکان، مسئولیت ادراه آب وزمین های دیگران را بر عهده می گیرد و تلاش می کند با انتخاب محصول مناسب و کشت حجیم در تعداد زیادی زمین های خرد و به دست گرفتن بازار یک یا چند نوع محصول معین، منابع موجود در روستاها اعم از آب، زمین و نیروی کار را به درآمدزایی و سود آوری برساند.